زینب جونزینب جون، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره
داداش حسینداداش حسین، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 1 روز سن داره

دخترکم

دخترابابایین

سلام  چن روزیست فسقل سعی دریادگرفتنه کلمه دارد اینجانب بازوق فراوان سعی میکنیم یادش بدهیم وتلاش یک روز مااین شد:  پس از سعی فراوان:زینب بگو (مَمَم مَمَم مَمَم) دخملپس ازتلاش زیادمن: مم مم مم مم... وما: دوباره اینجانب پس از سعی فراوان :زینب بگو (بابا بابا بابا) دخملپس ازتلاش زیادمان: بابابابابابا... ما: واما بعد:زینبی بگو مامان مامان مامان وهمین جوری کلی مامان اما دختر کمان قاطعانه جوابش یه کلمه بود: بابابابا... منه مادر:زینب بگو مامان زینب: بابابابابابا... ما: مامان بابابابابابا... مامان بابابابابابابابابابا... ...
28 خرداد 1393

27فروردین

27فروردین سال 1393دخترکم اولین قدم زندگیشوبرداشت.فداش بشه مامانش       واینم اولین تاتی های دخملم           دیگه آماده تاتی تاتیه       ازمن جلوتره     الهی همیشه قدمت سبک وراهت راست باشه دخترکم خداجون شکرت ...
5 خرداد 1393

کمک به مامان

فداش بشم داره به مامانش کمک میکنه سفره پاک میکنه       جارومیکنه     ازبس تکون میخوره همه عکساش بدافتاد منم دیگه بی خیالش شدم ...
5 خرداد 1393

برای دخترم

اندیشه و تفکر پشتوانه ای بزرگ در سراسر حیات بشر است و انسان بی اندیشه و تفکر به ماده ای بی روح می ماند . ادیسون   ...
5 خرداد 1393

برای زینبم

جوانی که به بالا نمی نگرد ، نظرش به پایین می افتد و کسی که به را ه کمال نمی رود ، به پستی می گراید. دیسرائیلی     ...
3 خرداد 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترکم می باشد